فارسی
چکامه
آسمان مصطفایی
جسم و جانم آنِ تو بوسه هایت آنِ من
کاظم بهمنی
فقط نه کوچه باغ ما، فقط نه اینکه این محل احاطه کرده شهر را شعاع مهربانی ات!
حافظ
تا دل هرزه گرد من رفت به چین زلف او زان سفر دراز خود عزم وطن نمیکند
نیما معماریان
می خواهم حواسم را پرت کنم طوری که درست بیفتد میان آغوشت
محمد عبداللهی
تو همان؛ لذتِ دو رکعت نمازِ مستحب از سرِ شوقی...!
کمتر از ذره نهای پست مشو مهر بورز تا به خلوتگه خورشید رسی چرخ زنان
فائزه ربیعی
آنجا که تو نیستی مرا میلی نیست مجنون که تو نیستی حاجت لیلی چیست
پدرت در خیابان انقلاب کرد تو در دلم...
تا چند خانه دورتر از خانه یمان درختها هم غمگیناند نه اینکه مشکلی پیش آمده باشد نه...! تو نیستی
باران آبرویم را خرید شبیه مردی که گریه نمیکند، به خانه برگشتم
1
2
3
4
5
6
پشتیبانی