فارسی
چکامه
فاضل نظری
باد پیغام رسان من و او خواهد ماند گرچه خود بی خبر از بوسه ی پنهانی ماست
بیدل دهلوی
بینقابی های گل بی التفات صبح نیست آنقدر واگشت آغوشت که من رسوا شدم
فائزه ربیعی
دور افتادهی من باور کن آغوش او جای مناسبی نیست... هر بار که دلم هوایت را میکند از دسترس خارجی!
احمد شاملو
من برای آنکه چیزی از خود به تو بفهمانم، جز چشمهایم چیزی ندارم...
لیلا مقربی
بی تو خبری نیست دگر فقط شب شده است...!
حزین لاهیجی
آمد ز طرْفِ کویَت صبحِ ازل نسیمی بوی تو را گرفتیم ما و بهار هر دو
فاطمه ریگی
چه تنهایی دلگیری چه خودخواهی شیرینی چقدرخوبه که میدونی توی قلب وتو دنیاشی...
مولانا
دلتنگم و دیدار تو درمان من است بی رنگ رخت زمانه زندان من است
صائب تبریزی
سنگین نمیشد اینهمه خواب ستمگران گر میشد از شکستن دلها صدا بلند
سعدی
شنیدمت که نظر میکنی به حال ضعیفان تبم گرفت و دلم خوش به انتظار عیادت
امید صباغ نو
ترسِ شیرین و مبهمی دارد اینکه در انحصار " یک " نفری
سید علی صالحی
پرده را کنار بزن، در پایان ، عشق پیروز است!
عماد خراسانی
بیچاره آن که هست گمانش ز سادگی صبحی برای این شبِ تار آفریدهاند.
سنگ بیقیمت اگر کاسهی زرین بشکست قیمت سنگ نیفزاید و زر کم نشود
مجتبى سپيد
ماه هم ماهِ خدا سی روز همراه خداست ماهِ ما یک روز می آید، دو سالی میرود!
محمد علی بهمنی
همه درد من این است که میپندارم دیگر ای دوستِ من دوست نداری باشم!؟
به غیر از عشق آوازِ دُهُل بود هر آوازی که در عالم شنیدم...
گر چشم دلم به صبر بودی جز عشق ندیدمی مهمات
هادی کامران
شعر را کوتاه دوست دارم، موهای تو را بلند...
بهروز یاسمی
ای نگاهت نخی از مخمل و از ابریشم چند وقت است که هر شب به تو می اندیشم!
اُمید وصل تو جانم به رقص میآرد چو باد صُبح که در گردش آورد ریحان
علیرضا آذر
دل به دريا زده اى! پهنه سراب است، نرو! برف و كولاك زده! راه خراب است، نرو!
رویا باقری
دیگر پذیرفتم که تنهایی بدیهی ست حتی اگر از آسمان آدم ببارد…!
سیمین بهبهانی
هر طرف آیتی از خوشحالی است زین میان جای تو، تنها، خالی است ...
1
2
3
4
5
6
پشتیبانی