مجید عبیات
عاشقانهپدیدار از تو آمد صبح عالم
خوشا عالم، خوشا صبح و خوشا من
يقتبس
مجید عبیات
عاشقانهپدیدار از تو آمد صبح عالم
خوشا عالم، خوشا صبح و خوشا من
رضا کاظمی
عاشقانهبه رسیدن فکر نمی کنم
به تو فکر می کنم
و می رسم.
هیچوقت به ناحق پا روی کسی نزارین …
یادتون باشه “دست” زمونه “پای” خیلیارو قطع میکنه !
ﻫﻤﺶ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﮐﻠﻤﻪ GAME OVER ﻫﺴﺘﻢ ﺍﻣﺎ ﺍﻓﺴﻮﺱ ﮐﻪ ﻫﺮﭼﻘﺪﺭ ﻫﻢ که میبازم ﺗﻤﻮﻡ ﻧﻤﯿﺸﻪ !
ماهی هم به آرزوی دیرینه اش رسید ، آرزوی پرواز ولی عجب چنگالی داشت عقاب !!!
مد شده ای در شهر … به همه می آیی جز من !!! شاید مقصر منم که قدیمی ام ؟!
ﺍﺯ ﻣﺮﮒ ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﻓﻘﻂ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﺷﮑﻬﺎﯼ ﻣﺎﺩﺭﻡ …
دنیای عجیبیست !!!
یکی پول پارو میکند و یکی اشکهایش را …
زندگی سزای کسی ست که به شکم مادرش لگد میزند !!!
تند رفت کودکی های من با آن دوچرخه ی قراضه اش که همیشه ی خدا پنچر بود …
“ببخشید بابا ، نتونستم”
این جمله را پدر گفت و پیر شد …
الان که کلی حرف واسه گفتن داریم دیگه زنگ انشایی نداریم …
یادش بخیر !
یه زمانی مهمترین دغدغه زندگیمون فرمولهای ریاضی بود …
مردی و مردانگی هیچ ربطی به هم ندارند !!!
گول شباهت ظاهری کلمات را نخورید …
پینوکیو کجایی ؟ یادت بخیر …
اینجا هر روز “دماغ ها” کوچکتر می شود و دروغ ها بزرگتر !
حضرت علی (ع)
سخن بزرگانبزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بیوفاست.